جهان ،
سرگرم پیکار ست
دردل هر ذره ،
صد ها ذره در کارست
جهان و کائنات،
در حال تغییرند
و بخت آسمان،
پیوسته بیدارست
چنان چرخان و گردان ،
ذره ذره تازه میگردیم ،آهسته
که در خود هم ز خود بیگانه میگردیم ، پیوسته
و اجزای وجود و هستی ما
ناشناس ازهم
کنار هم
هنوز هم میشوند تازه ،
ولیکن پیر و خسته
بافت ها و ساختار های جدا از هم ،
به یک اندام و در یک پیکرِ فرسوده، بسته
زمان سخت جان برجاست و
جان بی زمان نابود .
درین اوضاع و احوال ست که
باید یاور هم بود .
زعشق هم دگر بالید
کنار قلب هم آسود .
به عهد هم پای افشرد
ز رنج هم دگر افسرد .
ا.اخگر
سی ام آبان 1400